دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

چه دردیست برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشم خود آرام شکستن ....



اینجا متروکه ای از قلب من است
چیزی دستگیرت نمی شود
پس وقتت را اینجا تلف نکن
و برو ....


و لطفا این وبلاگ را دنبال نکنید

پیام های کوتاه
  • ۲۵ آذر ۹۲ , ۱۳:۱۱
    من !
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسمه تعالی
می دانی امشب چه خبر است ؟؟؟
برای فهمیدنش باید کمی به قبل تر از آن بازگشت :
مردی بود بزرگ و در میان مردم غریب و گمنام
که هرشب برای یتیمان غذا می برد و پای درد و دل آنها می نشست .
خیلی مهربان بود ...
یتیمان از این که امیر و حاکم شهرشان به آنها سر نمی زد
و به خاطر حرف های ناروایی که پشت سر او زده بودند
حاکمشان را دوست نداشتن
و گاهی لب به دعا برمی داشتند
و از خدا طلب مرگ آن حاکم را می خواستند ...
شنیدم که می گویند آن مرد گمنام هم به دعای آنها آمین می گفت ...
یه روز یتیمان شنیدند که به حاکمشان در محراب نماز حمله کرده اند
و او حالش خیلی بد است و دکتر از او قطع امید کرده و
رسیدن مرگ او نزدیک است
(بماند که عده ای گفتند مگر علی (ع) نماز هم می خواند ...)
برق شادی در چشم یتیمان موج می زد
و خوشحال منتظر بودند
برای رسیدن آن مرد گمنام
تا به او مژده دهند که دعایشان مستجاب شده در حق حاکمشان !!! 
اما هرچه انتظار می کشند او نمی آید
 
کم کم ، گوش به گوش این خبر می رسد که
آن غریبه ، آن مرد مهربان و گمنام
همبازی شبهایشان
آمین گوی دعاهایشان
آن یتیم نواز مهربان
کسی نبوده جز حاکم شهرشان
کسی نبوده جز مولایشان
کسی نبوده جز امیرالمومنین امام علی (ع) ....
 
خبر رسید که خوردن شیر برای مولا سفارش شده ...
 
از آن انتها بچه های یتیم هر کدام کاسه ای شیر به دست 
و با چشم های خیس و دلی شکسته و نادم رو به سوی خانه ی مولا روانه شدند
اما مگر دیگر فایده ای دارد .....
 
اما فکر کنم یتیمان حافظه ی قوی نداشتند
شاید هم یادشان رفت چهره های فزرندان مولا را به خاطر بسپارند
آخر وقتی چند سال بعد ٬ وقتی کاروان اهل بیت مولا اسیر برمی گردند به کوفه
به استقبال آنها می آیند اما اینبار نه با کاسه شیر
بلکه با پرتاب کردن سنگ به سوی .......
 
اما حاکم مهربان باز هم گمنام و غریب می ماند
امشب آری شب
همچون همسرش شبانه
و به دور از چشمان یتیمان
به خاک سپرده می شود .......



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۹
بنده ی خدا