بسمه تعالی
الهی و ربی من لی غیرک
تنهام و فقط تو رو دارم
پروردگارم
من به تو دلخوشم
تکیه گاه اول و آخرم خودتی
توکلم به توست
خدایا شکرت
خداجونم شکرت که دارمت
شکرت که بی نهایت مهربونی
و رهایم نمی کنی
مگر من بینوا جز تو کی رو دارم
هرکاری کنم و هرجا برم
بازم پناهم خودتی
خداجونم به دادم برس
فدات شم پروردگارم
رهایم مکن
و کمکم کن
مثل همیشه به تو محتاجم ...
خداجونم بی نهایت شکرت
واسه همه چیز
بخصوص اینکه خودت رو دارم
و این یعنی همه چی ....شکرا لله
بسمه تعالی
چقدر برایم شیرین و
آرامش بخش بود
خواب دیشبم ....
که من هم پیاده به سوی
حرمت اربابم راهی بودم ...
یعنی می شود
این خواب به واقع
تعبیر شود آیا ؟
و بعد از این خواب شیرین
شنیدن اخبار
درباره ثبت نام پیاده روی اربعین
از 15 شهریور...
قسمت می دهم
به مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها
یا ایها الارباب .... ای اربابم ...
راهیم کن که این دوری
خودت می دانی چه به روزم آورده ....
بسمه تعالی
قدیم ها اینو نوشته بودم
اما باز هم برایم نوشتنش
لازم بود:
حال دلم بسان حال یتیمی است
که چندین شب است
که صدای قدم ها و
صدای در زدن های
آن مرد مهربان به گوشش نخورده
و از هر وقتی خود را یتیم تر احساس می کند .............
و با که می توان از وصف این حال خراب
سخن به میان آورد که محرم باشد
و بتواند درکت کند
مگر خداوند حق تعالی
خداجونم بی نهایت شکرت
کمکم کن خداجونم ...
بسمه تعالی
یابن الزهرا سلام الله علیها
اذن بده امسال هم محرمت را درک کنم
و جانی و مالی عزادار و نوکرت باشم
و چشمانم در عزایت از اشک تهی نگردد
اما
یابن الزهرا سلام الله علیها
راضی نشو
امسال هم کربلا ندیده
به محرمت برسم
یا ایها الارباب
در این شب جمعه
تو رو به مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها
دست خالی برم مگردان ...