دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

چه دردیست برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشم خود آرام شکستن ....



اینجا متروکه ای از قلب من است
چیزی دستگیرت نمی شود
پس وقتت را اینجا تلف نکن
و برو ....


و لطفا این وبلاگ را دنبال نکنید

پیام های کوتاه
  • ۲۵ آذر ۹۲ , ۱۳:۱۱
    من !
بایگانی
آخرین مطالب

بسمه تعالی

صبح های جمعه یک هفته بی تو بودن را گریه می کنم ...

برای فراموشی خودم و تنهایی تو گریه می کنم

غروب جمعه رسیده باز خبری ز آمدنت نیست

حق داری نیایی وقتی حتی جمعه هم دلم با تو همراه نیست ....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۲
بنده ی خدا

بسمه تعالی

الهی و ربی من لی غیرک

تنهام و فقط تو رو دارم

پروردگارم

من به تو دلخوشم

تکیه گاه اول و آخرم خودتی

توکلم به توست

خدایا شکرت

خداجونم شکرت که دارمت

شکرت که بی نهایت مهربونی 

و رهایم نمی کنی

مگر من بینوا جز تو کی رو دارم

هرکاری کنم و هرجا برم

بازم پناهم خودتی

خداجونم به دادم برس

فدات شم پروردگارم

رهایم مکن

و کمکم کن

مثل همیشه به تو محتاجم ...

خداجونم بی نهایت شکرت

واسه همه چیز

بخصوص اینکه خودت رو دارم

و این یعنی همه چی ....شکرا لله




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۴
بنده ی خدا

بسمه تعالی

چقدر برایم شیرین و

آرامش بخش بود

خواب دیشبم ....

که من هم پیاده به سوی

حرمت اربابم راهی بودم ...

یعنی می شود

این خواب به واقع 

تعبیر شود آیا ؟

 

و بعد از این خواب شیرین

شنیدن اخبار

درباره ثبت نام پیاده روی اربعین

از 15 شهریور...

 

قسمت می دهم

به مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها

یا ایها الارباب .... ای اربابم ...

راهیم کن که این دوری

خودت می دانی چه به روزم آورده ....

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۱۵
بنده ی خدا

بسمه تعالی

من همینم با این حال خرابم

من همینم که افتاده نقابم

من همینم که رسوا شدم از عشق ....


از علی گفتنم دست خودم نیست

قربونش رفتنم دست خودم نیست

حیدری بودنم کار خدا و

من مجنون بودنم دست خودم نیست ...



دل به تو باختنم دست خودم نیست

سوختن و ساختنم دست خودم نیست .....

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۳۳
بنده ی خدا

بسمه تعالی

با تمام وجودم می گم

اونی که تو رو نداره

چی داره ؟؟؟


ای بهترین پدر دنیا و آخرت ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۰۶:۲۹
بنده ی خدا

بسمه تعالی

قدیم ها اینو نوشته بودم 

اما باز هم برایم نوشتنش

لازم بود:

 

حال دلم بسان حال یتیمی است 

 

که چندین شب است 

 

که صدای قدم ها و

 

صدای در زدن های

 

آن مرد مهربان به گوشش نخورده

 

و از هر وقتی خود را یتیم تر احساس می کند .............

 

و با که می توان از وصف این حال خراب

 

سخن به میان آورد که محرم باشد

 

و بتواند درکت کند 

 

مگر خداوند حق تعالی

 

خداجونم بی نهایت  شکرت

 

کمکم کن خداجونم ...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۳
بنده ی خدا

بسمه تعالی

نگاهت به دور دست هاست

و من اینجا آواره ....

کمی به اطراف بنگر ....


چقـــدر دوره

برای من

دور دستی

ک تو از نزدیک دیدی ....



نکند رسمتان شده فقط راه نشان دادن نه در راه کمک کردن ... می دانم اینگونه نیست اما ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۲
بنده ی خدا

بسمه تعالی

من کجا و دیدن آن ساقی 

گل چهره کجا

خجلم زان که فقط لاف غلامی زده ام ...!

اگر نوکر بودم تو را می دیدم

چنین دُر 

گنه نمی چرخیدم ..............

یا امام زمان (عج)

حلالم کن ..............

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۰
بنده ی خدا

بسمه تعالی

یابن الزهرا سلام الله علیها

اذن بده امسال هم محرمت را درک کنم

و جانی و مالی عزادار و نوکرت باشم

و چشمانم در عزایت از اشک تهی نگردد

اما

یابن الزهرا سلام الله علیها

راضی نشو

امسال هم کربلا ندیده

به محرمت برسم

یا ایها الارباب

در این شب جمعه

تو رو به مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها

دست خالی برم مگردان ...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۰
بنده ی خدا

بسمه تعالی

ببخش مرا ... زیرا که مرا با عنوان محب تو می شناسند....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۶
بنده ی خدا