چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۳ ب.ظ
حال دلم ۲
بسمه تعالی
قدیم ها اینو نوشته بودم
اما باز هم برایم نوشتنش
لازم بود:
حال دلم بسان حال یتیمی است
که چندین شب است
که صدای قدم ها و
صدای در زدن های
آن مرد مهربان به گوشش نخورده
و از هر وقتی خود را یتیم تر احساس می کند .............
و با که می توان از وصف این حال خراب
سخن به میان آورد که محرم باشد
و بتواند درکت کند
مگر خداوند حق تعالی
خداجونم بی نهایت شکرت
کمکم کن خداجونم ...
۹۴/۰۵/۲۸