دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

می نویسم از آنچه بر دلم می گذرد

دل نوشته

چه دردیست برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشم خود آرام شکستن ....



اینجا متروکه ای از قلب من است
چیزی دستگیرت نمی شود
پس وقتت را اینجا تلف نکن
و برو ....


و لطفا این وبلاگ را دنبال نکنید

پیام های کوتاه
  • ۲۵ آذر ۹۲ , ۱۳:۱۱
    من !
آخرین مطالب

بسمه تعالی

چرا همیشه گفته میشود سکوت نشانه ی رضایت است؟

چرا نمی گویند : نشانه ی دردیست عظیم ، که لب ها را به هم دوخته است؟

چرا نمی گویند : نشانه ی ناتوانی گفتار ، از بیان سنگینی رفتار افراد است؟

چرا نمی گویند : نشانه ی دلی شکسته است که نمیخواهد با باز شدن لب ها از همدیگر ، صدای شکسته شدنش را نامحرمان متوجه شوند؟

پس سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست؛ "سکوت سرشار از ناگفتنی هاست".

گاهی" سکوت " علامت رضایت نیست !!!!

شـایـد کــسی دارد خفـه می شـود پـشت سنگینی یـک بـغـض !!!

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۶
بنده ی خدا

بسمه تعالی

شب ها وقت اذان مغرب

پخش زنده از حرم 

امیرالمومنین امام علی علیه السلام

از شبکه 3


و آهِ حسرت و فراق

و اشک های بی اختیارِ

روان شده بر روی گونه ها

از من ....


و مادر که از راه می رسد

اشک ها در زیر آب وضو

پنهان می شوند ...


اشک نوشت : خدا می دونه زندگیم بسته به نام حیدره....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۵:۵۵
بنده ی خدا

یک وقت هایی

دلت میخواهد

خدا

فقط برای چند دقیقه

نه فقط چند لحظه

آن فرقانی که

حق و باطل را با آن

از هم تشخیص میدهند

را به تو قرض بدهد

+گاهی التماسش میکنی که از سردرگمی بین حق و باطل نجاتت بدهد


گاهی تازه میفهمی

معنای سردرگمی را ...

 

 

پ.ن: ۷ اردیبهشت ۹۴....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۵
بنده ی خدا

بسمه تعالی

امروز که در خانه ات را باز دیدم

دلم باز هوای آن روز ها را کرد که وقتی از بیرون به خانه می آمدم

اول می آمدم پیش تو و حضورم رو اعلام می کردم

و وقتی می دیدم کسی پیشت هست

خیالم راحت می شد و

باز به پیله ی تنهاییم می گریختم

دلم می خواست بودی و باز هم مهمان خانه ات می شدم

و تو را با نگاه مهربانت نظاره می کردم که منتظر آمدن من بودی ...

آه که چه زود گذشت ، هنوز باورش سخت است

هفته ی بعد سه سال نبودنت ، کامل می شود ... 

و من هنوز خاطرات رفتنت را فراموش نکرده ام....

 

 

 

هنوز هم وقتی به جمکران می روم

چشمان پر ز حسرتت جلوی دیدگانم رژه می رود

که چه با حسرت می گفتی برای سلامتی ات دعا کنم

تا تو هم بتوانی هفته ای با من همراه شوی...

راستی ببخش مرا ، ببخش که هرچه اطرافیان بهم گفتن 

روز آخری که کنارت بودم جلوی دیدگانت گریه نکنم

نتوانستم جلوی خودم را بگیرم ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۵۷
بنده ی خدا

بسمه تعالی

هنوز هم مثل قبل یا مثل همیشه

غربتت را که در تئاتر به نمایش گذاشتن ...

دعا برای رسیدنت مرگت ...

خوشحالی کودک از شنیدن شهادتت ...

مانند کابوسی فراموش نشدنی در ذهنم مرور می شود ....😭

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۴
بنده ی خدا

بخش مادر ببخش ....
ببخش که روز میلادت هم 
در دلم روضه ی آن کوچه و غربتتان 
برپا می شود
و در میان دست زدن در جشن میلادت
اشک هایم هم روان است ....
ببخش مادر ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۶
بنده ی خدا

بسمه تعالی
هوای دلم ،،،
مثل جاده ایست که اسمانش را غباری گرفته که هیچ پرنده ای از ان عبور نمیکند...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۷
بنده ی خدا
بسمه تعالی
سخت است درک کردن 
دختری که غم هایش را خودش میداند و دلش… 
که حسرت میخورند بخاطر شاد بودنش..
به خاطر لبخند هایش..
و هیچکس جز همان دختر..
نمیداند چقدر تنهاست..
که چقدر میترسد از باختن. 
از یخ زدن احساس و قلبش از زندگی...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۳
بنده ی خدا

بسمه تعالی

در کلاس می گفتند

ماه ربیع الاول اومده

هرکی نخنده تنبله ...


با شنیدن این شعر چشمان الهام

به من خیره می شد

به منی که یا سرم را پایین می انداختم

یا ........

می داند دل خوشی از این ماه ندارم

البته خودش هم دل خوشی نداره

دردیست مشترک است بین همه

اما انگار همه در تلاش اند برای 

به تاخیر انداختن این غم

تا رسیدن فاطمیه ....

داریم با این خنده های الکی خود را گول می زنیم

این روز و شب ها پر از درد است

نمی دانم چرا می خواهیم

خود را بی خیال نشون بدیم

آخر این غم فاش می شود

می دانم به زودی این غم فاش می شود .........

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۳ ، ۱۹:۳۱
بنده ی خدا
این روزها در دلم
با خود می گویم
کاش شما را هم
شبانه به خاک می سپردند
تا پیکر مبارکت تیرباران نمی گشت
چه کنم دل است دیگر
از غمت بهانه گیر می شود ....
بمیرم برای ......

یا امام حسن مجتبی ... یا کریم اهل بیت .....
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۰
بنده ی خدا