بسمه تعالی
خدایا من کجا دارم می رم ....
خدایا اینجا خیلی همهمه است و شلوغه ...
من تو این شلوغی گم شدم ...
خدایا ... دستم رو بگیر
دارم تو این شلوغی خفه می شم ....
خدایا .... نذار .... خدایا ....
بسمه تعالی
خدایا من کجا دارم می رم ....
خدایا اینجا خیلی همهمه است و شلوغه ...
من تو این شلوغی گم شدم ...
خدایا ... دستم رو بگیر
دارم تو این شلوغی خفه می شم ....
خدایا .... نذار .... خدایا ....
بسمه تعالی
اولشه عادی می شه روزگارم بر دیگران ...
چندبار اول : تو چته ؟ چرا عوض شدی ؟ خوبی ؟ چرا چهره ات تو هم هست ؟؟؟ ....؟؟؟
بعد از چند وقت : عادی شدن حال و روزم بر دیگران
چندی بعد : فراموش شدن گذشته ها ...
چندی بعد هم دیگر می شوم غربیه ای در جمع ...
این رسم روزگار است و گله ای نیست
شاید اینگونه بهتر باشه ، حداقل کسی دلواپسم نمی شه
دیگه کسی ازم نمی پرسه که چرا غمگینم ...
نگو که این حرف ها را قبول نداری چون بارها امتحانشان را برایم پس داده اند ....
و من می روم باز هم به سوی پیله ی تنهایی خویش ...
پ.ن: تنهایم تنها اما خیالی نیست من با این تنهایی بزرگ شدم ........
بسمه تعالی
می میرم اگه یه شب نادعلی نخونم ...
معنی اش رو می فهمی ... داغونم و دل شکسته
اره این دل همیشه به یاد مصیبتت شکسته است ...
بسمه تعالی
تو اتوبوس کاروان جمکران روی شیشه ی جلوی اتوبوس اسمش نوشته شده
«السلام علیک یا امیر المومنین»
به نامش خیرہ می شم
یاد شعری می افتم کہ می گہ
علی (ع) به قلبم امیرہ ...
نزدیک جمکران که می شویم
آقا سید شروع می کنه به گرفتن 110 مرتبه ذکر
« یا علی »
و من باز به نام حک شده اش در اتوبوس خیره می شوم و
آرام همراه بقیه یا علی می گویم
و اشک هایم هم همراه من .....
بسمه تعالی
نهج البلاغه ی قبلی رو که داشتیم زیاد ازش سر در نمی آوردم و با اجازه از مادر دادمش به یکی دیگه...
شاید خنده دار باشه اما از روز جمعه که در کتاب فروشی در اطراف شاه عبدالعظیم(ع) کتاب نهج البلاغه با ترجمه استاد محمد دشتی رو خریدم یه حس خوب ، یه آرامش خاصی دارم ، بابت خریدش احساس خوشی در دلم دارم ... جانم به فدایت یا مولا علی (ع)
بسمه تعالی
خدایا ، خداجونم بهت التماس می کنم
خدایا التماست می کنم تمومش کن ، خدایا همه چیز به یه یک اشاره ی توست
به این غیبت طولانی پایان بده
خداجون ظهور آقا رو برسون
خداااااااااااااااااااااااا التماست می کنم دیگه بسه خواهش می کنم تو رو به حضرت زهرا(س) تو رو به حضرت زینب(س) تو رو به حضرت عباس (ع) به 14 معصوم قسمت می دم فرج آقا رو برسون خدایا ...
بسمه تعالی
حیف که امروز جایی وعده دادم و باید به آنجا برم وگرنه دلم می خواست برم به سوی سرداران بی پلاک ...
بسمه تعالی
بی ربط بود اما زیبا :
غفلت کرده ای مادر ؛
پشت این قلب عاشق ، فرزندت آرام آرام جان می سپارد
و تو چگونه فراموش کردن را به او نیاموخته بودی ........
بسمه تعالی
امشب مابین دعای کمیل دلم روانه ی خانه ی مادرم شد .... مداح هم دلش آنجا گیر کرده بود ... و خواندن روضه ی مادر ....
رو به آسمون نگاهت ، گواهه روز آخره .........