يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ
خداااااااااااا
بسمه تعالی
وای خدا چقدر دلم براش تنگ شده ... چقدر دلم می خواد دوباره بغلش کنم صورت مهربونش رو ببوسم ... اشکهام روان شده خودم هم نمی دونم از دیدن عکس اون و دلتنگیم اشک هایم سرازیر شد یا از نوحه ای که دارم گوش می دم ...... خداااااااااااا به دادم برس
باورم نمی شه یکسال و 3 ماه و 21 روز هست که ندیدمش ... وقتی به عکسش نگاه می کنم جیگرم آتیش می گیره ... زندگیم شده همش خاطراتی از گذشته و فرار از خیلی چیزها ... دیگه خسته شدم خدا خسته ام خدا خدا خدا خدا
۹۲/۰۷/۲۱