دعوت نامه
بسمه تعالی
امان از آلبوم عکس ها که خاطرات گذشته را جلوی چشمانت به نمایش می گذارد
باز دلتنگی به سراغت می آید و بغض در گلویت جا خوش می کند
نبود عزیزانت ... جای خالیشان را بیشتر از هر وقتی احساس می کنی
دیگر دوست نداری چشمت را از عکس های موجود در آلبوم بر داری
می خواهی در گذشته غرق شوی و از حال غافل !
چشمانم در چشمانت گره خورد
چشمان مهربانت که غم در آن موج می زند
و دیگر جز حسرت کاری ازم برنمی آید ....
در دوران کودکی مادرم می گفت آدم هایی که می میرند دیگه به اینجا برنمی گردند اما یه روز برای ما هم دعوت نامه می فرستند تا ما هم بریم پیششون
در کودکی که معنی این حرف مادر را نمی فهمیدم گاهی که دلتنگ می شدم منتظر دعوت نامه بودم و دلم می خواست منو دعوت کنند که برم ببینمشون
اما حالا معنی حرف مادرم را فهمیده ام اما ...
هنوز هم گاهی دلم می خواهد زودتر برایم دعوت نامه ای بفرستند .... خدایا ببخشید ..................
........................................................................................................................
........................................................................................................................
........................................................................................................................
........................................................................................................................
........................................................................................................................
........................................................................................................................